شرایط کنونی بازار ارز کشور مانند آتش زیرخاکستر است و در صورتی که هر چه زودتر راهکار موثری برای مدیریت آن اتخاذ نشود، وقوع نابسامانیهای اجتماعی و فروپاشی اقتصادی در آیندهای نزدیک کاملاً محتمل خواهد بود. در این شرایط، بدیهی است که صیانت هوشمندانه و حداکثری از ذخایر ارز و طلای کشور اهمیت مضاعفی خواهد داشت. با این وجود، سیاستهای اشتباه ارزی باعث شده است ذخایر ارزی کشور با سرعت بالایی در حال تخلیه باشد. مشاهده این شرایط توسط فعالین اقتصادی انتظار افزایش نرخ ارز در آیندهای نزدیک را در آنها شدت داده و خود به یکی از عوامل اصلی برای ناپایداری وضع موجود و افزایش نرخ ارز بازار غیررسمی تبدیل شده است.
نگاهی گذرا به روند نرخ ارز در دهههای گذشته نشان میدهد که هر چند سال یکبار و فارغ از اینکه چه دولتی، با چه گرایشهای سیاسی و اقتصادی بر سر کار بوده است، شاهد شوک ارزی بودهایم. یکی از علل اصلی رشد دفعی قیمت ارز، سیاستهای نادرست ارزی است. در واقع، دولتها تمایل شدیدی به تثبیت نرخ ارز دارند و با عرضه زیاد دلارهای نفتی در بازار ارز، این نرخ را تا جایی که میتوانند ثابت نگه میدارند. این باعث میشود که اثر عملکرد اقتصاد کلان کشور (شکاف تورمی، شکاف بهرهوری و شکاف بازدهی سرمایه بین داخل و خارج) به صورت هموار و یکنواخت در نرخ ارز تخلیه نشود و اثرات آنها، طی چند سال، مانند فنر انباشته شده و یکباره (وقتی که به تعبیر عامیانه کفگیر دولت به ته دیگ ارزهای نفتی میرسد) باز میشود و شوک ارزی رخ میدهد.
در اینجا، پس از بیان مقدماتی درباره عوامل بنیادی موثر بر نرخ ارز، شرایط جاری بازار ارز کشور در سالهای اخیر، با توجه به عملکرد بازارهای سهگانه محصول، پول و سرمایه تحلیل شده است. شرایط موجود نشان میدهد اگر انتظارات به خوبی مدیریت و اقدامات و سیاستهای مناسب توسط دولت اجرا نشود، وضعیت شکننده حاکم بر بازار ارز مضاعف شده و میتواند به پاشنه آشیلی برای کل کشور تبدیل گردد. این وضعیت آسیب فراوانی برای کسبوکارهای کشور و همچنین زندگی عادی ایرانیان به همراه خواهد داشت. با این وجود، پیشبینی رفتار نرخ ارز و طرحریزی عکسالعمل مناسب در برابر آن میتواند تا حد زیادی به کاهش این آسیبها و مدیریت ریسکهای منتج از نوسانات و شوکهای ارزی کمک نماید.